Hat

“یشواردان ریچارد” زندگی ثروتمندانه ای همراه همسرش و دو پسرش “راهول” و “روهان” دارد. راهول پسرخوانده ی این خانواده است، اما آن‌ها همچون پسر خودشان با او رفتار می کنند. آن‌ها به دنبال یک عروس مناسب برای پسر بزرگشان، راهول هستند، و دختری جوان بنام “ناینا” را برای او پیدا می کنند. اما راهول با وجود مخالفت خانواده اش، عاشق دختر دیگری شده است و…

هنگامی روهیت در حال فراهم کردن مقدمات ازدواجش است ، از طرف دوست مسلمانش سهیل با پیشنهادی روبرو می شود …

گیپی یک دختر ۱۴ ساله که به همراه مارد خود پاپی و برادر کوچکتر خود بوبو در شیملا زندگی می کند. او اضافه وزن داشته و بی دست پاست و او نمیدونه که چطور مسائل فیزیکی ، احساسی و تغییرات اجتماعی که توی زندگی اش اتفاق می افته رو کنترل کنه.

اکبر به دنبال برادرش که از کودکی به خاطر گرایش جنسیتی ( ترنس ) طرد شده به بمبی می رود تا دنبال او بگردد …

بادل که در روستا زندگی میکند به اصرار پدرش برای تحصیلات دانشگاهی به شهر می آید که در آنجا به خاطر نوع پوشش روستایی مورد توجه دانشجویان دیگر قرار میگیرد و در این بین با دختری آشنا می شود و …

راهول برای برآورده کردن آخرین آرزوی پدربزرگش به روستای کوچکی در هند می رود: تا خاکستر او را در آب مقدس رودخانه آنجا بریزد. او در مسیرش با زنی آشنا می شود و یک سری اتفاقات غیر منتظره برای آن ها رخ می دهد…

بلّو که به علت فقر شدید از کودکی مشغول کار می شود ، او پیش یک جنایتکار کار می کند و بلّو را تبدیل به یک شرور می کند حال بلّو تبدیل به یک جنایتکار بی رحم شده و پلیس هم دنبال دستگیری اوست …

از خود بپرسیم – چه کسی مهاجر است؟ چه چیزی فرد را به عنوان یک غریبه در یک سر زمین تعریف می کند؟ این خط کجا کشیده شده است …

پس از اینکه پدری می بیند که دخترش عاشق مردی با قدرت و با نفوذ شده است، سعی دارد تا این رابطه را به هر قیمتی نابود کند …

میتلش ، یک مرد کوتاه قد ، با یک زن قد بلند و زیبا ازدواج می کند. و اکنون حسادت و ناامنی ها زندگی اشو تهدید می کند …

سه نفر با هم همسفر می شوند و در طی این مسیر با ماجراجویی هایی روبرو می شوند …

راجیو عاشق دختری می شود که برادرانش بزرگترین جنایتکاران شهر هستند. از طرفی برادران این دختر دوست دارند خواهرشان با مردی شریف ازدواج کند …

لالیتا توجه راج را به خود جلب می کند. راج به شدت به او علاقه مند شده و تصمیم به ازدواج با او می گیرد اما لالیتا …

داستان پسری فقیر که عاشق دختری می شود و پدر دختری که با این وصلت مخالف است و سعی در جلوگیری این دو می کند …

یک خانم متهم به قتل شوهرش است …

بومیکا و ودیکا تلاش می کنند تا بالایا گذشته اش را به خاطر آورد. در این میان او را به اقامتگاه فرد شروری برده و از او می خواهند تا مبارزه کند.

این داستان حول خانواده فریبنده و ناکارآمدی می چرخد ، از داشتن گنج پنهانی اجدادی نقل می شود. اما …

ادی و سید هر دو رفیق های فابریک هستند و با دوست دخترهای خود زندگی خوبی دارند تا اینکه دوست دختراشون براشون مشکلاتی پیش میاد و به گوا میرن و این دو نیز به گوا میروند ولی انجا …

آدی در حین یک سفر یک زن جوان را از دست اوباش نجات می دهد و با وی همسفر می شود. در راه سفر آدی داستان زندگی عاشقانه خود و مرارت هایی که در راه پیدا کردن عشق حقیقی کشیده را تعریف می کند

فعل و انفعالات یک زن و شوهر در طول یک شب در بمبئی که باعث اختلال در روابط شون می شود ….